امشب رباب، دست دعایش بر آسمان
فردا تسلّی دل او، داغ اصغر است
امشب دعا به جان جوانان کند، حسین
فردا به روی دامن او نعش اکبر است
امشب عطش گرفته ز قاسم توان و تاب
فردا به جای آب، دهانش ز خونْ تر است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع
فردا قد اسمان خمیده
با دیدن ان دست بریده
هفتاد ستاره روی خاک اند
فردا تن عشق چاک چاک است
فردا پره خیمه و شراره
فردا خلخال و گوشواره
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع
امشب رباب، دست دعایش بر آسمان
فردا تسلّی دل او، داغ اصغر است
امشب دعا به جان جوانان کند، حسین
فردا به روی دامن او نعش اکبر است
امشب عطش گرفته ز قاسم توان و تاب
فردا به جای آب، دهانش ز خونْ تر است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع
فردا قد اسمان خمیده
با دیدن ان دست بریده
هفتاد ستاره روی خاک اند
فردا تن عشق چاک چاک است
فردا پره خیمه و شراره
فردا خلخال و گوشواره
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع